تولید کننده داروهای گیاهی، پروبیوتیک ها ، افزودنی های تخصصی خوراک و کنسانتره

کنترل و پیشگیری بیماری نیوکاسل با استفاده از داروی ایمونوپروپوفیت

بیماری نیوکاسل یکی از خسارت بارترین و پر اهمیت ترین بیماری های ویروسی در واحدهای تولید مرغ گوشتی، تخمگذار و مادر می باشد که در بسیاری از کشورها مثل آفریقا، آسیا و آمریکا بصورت بومی وجود دارد. عامل این بیماری، ناشی از سویه های پارامیکسوویروس پرندگان تیپ ۱ (APMV-1) است که اخیراً به عنوان آوولا ویروس پرندگان 1 (AAvV-1) طبقه بندی شده است. این بیماری از نظر اقتصادی بسیار اهمیت دارد، زیرا باعث افزایش عوارض، مرگ و میر، کاهش کیفیت و تولید تخم مرغ شده و عملکرد دستگاه گوارش را نیز مختل می کند. اگرچه اکثر گونه های پرندگان مستعد ابتلا به نیوکاسل هستند، علائم بالینی مشاهده شده ممکن است با توجه به سویه ویروس، گونه میزبان، وضعیت سلامتی و ایمنی و همچنین عوامل محیطی متفاوت باشد.

سیستم‌های فشرده تولید که توسط برخی از تولیدکنندگان طیور استفاده می‌شود اغلب استرس‌زا بوده و بهمراه سایر شرایط محیطی مرتبط به‌عنوان مثال دماهای بالا و پایین، نور و سر و صدا می تواند حساسیت پرندگان را به بیماری افزایش دهد. علائم بالینی و آسیب شناسی نیوکاسل در طیور طیف گسترده ای از بیماری ها را در بر می گیرد، از عفونت هایی بدون علائم بالینی، تا موارد مرتبط با مرگ و میر بالا که با توجه به سویه ویروس و میزبان متفاوت است. سویه های آوولاویروس بر اساس میانگین زمان مرگ (MDT) و علائم بالینی به سه پاتوتیپ طبقه بندی می شوند.

سویه های لنتوژنیک با بیماری زایی کم که باعث عفونت های تنفسی یا روده ای خفیف می شوند، سویه های مزوژنیک با حدت متوسط که باعث بیماری تنفسی می شوند و در پرندگان جوان کشنده هستند و سویه هایی که بسیار بیماری زا هستند به عنوان ولوژنیک شناخته می شوند که باعث عفونت حاد و کشنده در تمام سنین می شوند.

حدت ویروس نیوکاسل به تعدادی از عوامل وابسته است. پوشش ویریون از غشای پلاسمایی سلول میزبان بهمراه لایه خارجی متشکل از دو گلیکوپروتئین ویروسی، پروتئین فیوژن (F) و پروتئین هماگلوتینین- نورآمینیداز (HN) مشتق شده است. پروتئین های F و HN پروتئین های ایمونوژن مرکزی ویریون هستند. پروتئین F یک پروتئین غشایی است که برای جداسازی آن به آنزیم‌های پروتئولیتیک سلول میزبان نیاز دارد. این جداسازی دو زیر واحد F1 و F2 را ایجاد می‌کند که توسط پیوند دی سولفیدی که پروتئین فعال بیولوژیکی است به یکدیگر متصل می‌شوند. توالی محل کلیواژ پروتئین F عامل اصلی تعیین کننده حدت ویروس است. وجود اسیدهای آمینه گوناگون در محل کلیواژ ویروس‌های ولوژنیک به این معنی است که می‌توان آنها را توسط پروتئازهای موجود در بافت‌ها و اندام‌های میزبان جدا کرد و به ویروس اجازه می‌دهد به صورت سیستمیک پخش شود و معمولاً باعث مرگ و میر بالا می‌شود. در مقابل، ویروس‌های لنتوژنیک تنها توسط آنزیم های شبه تریپسینی واقع در دستگاه تنفسی و روده ای جدا می شوند و به همین دلیل بیماری‌زایی کمی دارند و توانایی آنها برای آلوده کردن و تکثیر محدود است.  گلیکوپروتئین HN یکی دیگر از عوامل تعیین کننده حدت ویروس با عملکردهای متعدد است. HN باعث جداسازی آنزیمی اسید سیالیک از سطح ویریون و غشای سلول میزبان آلوده می شود. همچنین، گلیکوپروتئین HN با بر هم کنش با گلیکوپروتئین F ، فعالیت سینرژیستی دارد. از دیگر عوامل حدت ویروس پروتئین V است. پروتئین V از طریق خاصیت آنتاگونیستی با IFN-1 در حدت نقش دارد. چرخه تکثیر NDV سریع ترین چرخه پارامیکسوویروس است. این ویروس سنتز پروتئین میزبان را با سنتز پروتئین ویروسی در عرض 6 ساعت جایگزین می کند و حداکثر تولید ویروس را در 12 ساعت پس از آلودگی ایجاد می کند.

به طورکلی، این بیماری ویروسی با اثر بر دستگاه تنفس، دستگاه گوارش وسیستم عصبی پرندگان، باعث بروز علائمی نظیر عطسه و سرفه، اسهال سبز رنگ، فلجی، پیچ خوردگی در ناحیه سر و گردن و کاهش تولید و نرم شدن پوسته تخم مرغ ها می شود. تخم مرغ هایی كه در این مرحله از بیماری تولید می شوند، ناقل ویروس بیماری نیوكاسل بوده و ارزش جوجه كشي ندارند. تب ایجاد شده در اثر این ویروس باعث مهار مراکز مرتبط با تنظیم اشتها در مغز گشته و در نتیجه گله بشدت با کاهش مصرف دان و آب مواجه خواهد شد.

وقوع ناگهانی، واگیری و تلفات بسیار بالا و قابلیت انتقال به انسان سبب شده است تا به راه های شیوع ویروس نیوکاسل توجه زیادی شود. ویروس عامل بیماری از طریق باد، گرد و غبار، آب آشامیدنی آلوده، لباس و کفش آلوده اشخاص، وسایل نقلیه به خصوص کامیون های حمل طیور به دلیل ارتباط با کشتارگاه و سایر مرغداری ها، استفاده از ضایعات کشتارگاه، پرندگان و حیوانات وحشی که می ­توانند بدون داشتن علایم بالینی ناقل باشند، انتقال پیدا کند اما مهمترین و عمده ترین روش انتقال بیماری از راه ترشحات، فضولات، امعاء و احشاء پرندگان آلوده و نیز تماس آنها با طیور سالم صورت می گیرد. آن دسته از مرغ های مبتلا به بیماری كه دوره کمون (فاصله مبتلا شدن به بیماری و ظاهر شدن علائم) بیماری را می گذرانند، عامل مهم انتقال بیماری به شمار می روند. از دیگر دلایل انتشار زیاد ویروس نیوکاسل توانایی بسیار زیاد این ویروس در زنده ماندن در کود و لاشه مرغ های تلف شده می باشد. این ویروس حتی می تواند چندین ماه تا یکسال در گوشت مرغ منجمد شده با دمای بالای منفی ۲۰ درجه زنده بماند.

بیماری نیوکاسل همچنان یک تهدید محسوب می شود و بار اقتصادی زیادی را برای صنعت مرغداری تجاری در سراسر جهان ایجاد می کند. از آنجایی که هیچ درمان موثری برای نیوکاسل وجود ندارد، اجرای قرنطینه (جدا نگه داشتن طیور حساس) همراه با رعایت كامل اصول بهداشتی و انجام واکسیناسیون به موقع می تواند در كنترل بیماری مفید باشد. واکسن های ND به شکل زنده، غیرفعال یا ضعیف شده موجود هستند. از دهه 1930، واکسن‌های زنده برای کمک به محافظت از گله‌ها در برابر این بیماری ساخته شده‌اند. این واکسن ها در بسیاری از نقاط جهان مجوز دارند و حتی در بسیاری از کشورها اجباری هستند. اگرچه واکسن‌های زنده در کنترل نیوکاسل بالینی مفید بوده‌اند، نگرانی‌هایی در مورد نقش آن‌ها در انتقال ویروس و توانایی آن‌ها در ارائه حفاظت کافی در برابر سویه‌های در حال گردش مطرح شده است ، به ویژه در مواردی که سویه های غیر بیماریزا، جهش یافته و به شکل بیماری زا تبدیل شده و منجر به شیوع و گسترش بیماری می شوند.

makiandampars - newcastle

درحال حاضر در ایران سیاست کنترل بیماری براساس واکسیناسیون است که برای کاهش ابتلا و کاهش تلفات ناشی از آن انجام می گیرد؛ اما به ­تنهایی قادر به پیشگیری کامل طیور از آلوده شدن به سویه­‌‌های حاد نیست زیرا پرندگان واکسینه ممکن است به دلیل استرس، بیماری های همزمان، دوز ناکافی واکسن دریافتی، روش مصرف نادرست، عدم استفاده از دوز تقویت کننده (بوستر)، شرایط آب و هوایی و برخی عوامل دیگر در مقابل واکسن­ ها به طور مؤثر پاسخ ندهند. از سوی دیگر تکامل سیستم ایمنی پرنده از بدو تولد کامل نبوده و ممکن است پاسخ های ایمنی مناسب و لازم در برابر واکسن ها و حتی عفونت ها ایجاد نشود. با این وجود انجام واکسیناسیون مناسب و اصولی، پرندگان را تا حدودی از بیماری های بالینی محافظت می کند، اما از تکثیر و دفع ویروس جلوگیری نمی کند و این موضوع در نهایت منجر به وقوع همه‌گیری‌های بیماری می شود.

درنتیجه مهم ترین راه پیشگیری و مبارزه با این بیماری خطرناك، دور نگه داشتن طیور از ویروس عامل بیماری است. در این زمینه شرکت ماکیان دام پارس اقدام به تولید داروی کاملا گیاهی ایمونوپروپوفیت شامل ترکیبات موثره عصاره های سرخارگل، شیرین بیان و پروپولیس کرده است که علاوه بر تقویت سیستم ایمنی که موجب اثربخشی بهتر واکسن ها و کاهش عوارض جانبی ناشی از آنها می شود؛ از دفع و انتشار ویروس از طریق ترشحات تنفسی و گوارشی نیز جلوگیری می کند.

عصاره گیاه اکیناسه

اکیناسه از گیاهان دارویی برگزیده سازمان بهداشت جهانی (WHO) است که به دلیل اثرات درمانی آن در پیشگیری و بهبود بیماری های سیستم تنفسی، مورد توجه می باشد. گیاه اکیناسه یکی از بهترین و موثرترین گیاهان تنظیم کننده فعالیت سیستم ایمنی است و نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی و تجارب بالینی، صحت این ادعا را تایید کرده اند. اثرات این گیاه در تحریک سیستم ایمنی و ارتقای قدرت دفاعی بدن، از طریق افزایش فعال کردن فاگوسیتوز، تحریک فیبروبلاست ها، افزایش فعالیت لکوسیت ها و افزایش تولید سیتوکین ها بروز می یابد. اثرات ضد التهابی گیاه نیز در تنظیم پاسخ ایمنی بدن در سرکوب عفونت و ممانعت از طوفان سایتوکاینی موثر است. سرخارگل دارای ترکیباتی از قبیل مشتقات اسید کافئیک، آلکامیدها، فلاونوئیدها، اسانس ها و پلی اســتیلن ها می باشد. خاصیت تعدیل کنندگی سیســتم ایمنی توســط مشتقات اسید کافئیک و آلکالامیدها ثابت شده است. عصاره ی این گیاه با مهار اتصال هماگلوتینین ویروس به گیرنده میزبان و مهار فعالیت نورآمینیدازی ویروس، از ورود آن به داخل سلول و ایجاد عفونت جلوگیری کرده و مانع از تکثیر آن می گردد. با توجه به عدم مشاهده مقاومت ویروسی در نسل ‌های بعدی ویروس ‌های تیمار شده با عصاره اکیناسه استفاده مداوم از این عصاره برخلاف داروهای ضد ویروس موجود، موجب تولید گونه ‌های مقاوم ویروس نمی شود. از آن جایی که عصاره اکیناسه تأثیر زیادی علیه ویروس‌ های درون سلولی ندارد، این عصاره می‌تواند طی تماس‌ های اولیه با ویروس اثر خود را اعمال نماید. به این معنی که در آغاز و شروع عفونت یا طی انتقال ویروس از سلول‌ های آلوده به سلول ‌های دیگر، می‌تواند بر ویروس اثر کند. بنابراین مصرف این فرآورده به عنوان پیشگیری‌ کننده، قبل و در ابتدای ابتلا به بیماری نیوکاسل می‌تواند بیشترین تأثیر خود را داشته باشد.  تجارب آزمایشگاهی نشان داده اند که ترکیبات عصاره اکیناسه موجب مهار آنزیم های کلیدی دخیل در پیدایش التهاب، سیکلواکسیژناز و لیپواکسیژناز می شوند. همچنین عصاره این گیاه با تحت تأثیر قرار دادن فاکتورهایی که مسئول رونویسی از ژن‌ های سایتوکاین ‌های التهابی به ویژه کموکاین ‌ها هستند، قادر به کاهش التهاب می باشد. در تحقیقات متعدد مشخص شده که سرخارگل توانایی مهار RNA ویروس های غشاء دار (از جمله نیوکاسل) را داشته، همچنین از طریق فعالسازی ماکروفاژها، لوکوسیت های پلی مورفونوکلئار و سلول های کشنده طبیعی و افزایش فاگوسیتوز منجر به تحریک سیستم ایمنی در مقابل عوامل بیماریزا می شود. آرابینوگالاکتان موجود در این گیاه محرک و تنظیم کننده سیستم کمپلمان می باشد.

عصاره گیاه شیرین بیان

بخش عمده ای از عصاره گیاه شیرین بیان شامل ساپونین های تری ترپن (به عنوان مثال، گلیسیریزین و اسید گلیسیرتینیک) ، فلاونوئیدها (لیکوریتین، ایزوفلاونوئیدها و فرمونونتین) قندها، نشاسته، اسیدهای آمینه، آسکوربیک اسید، تانن، کولین، کومارین و فیتواسترول است. اجزای فعال شیرین بیان و عصاره های آن دارای عملکردهای ضدالتهابی؛ تنظیم کننده سیستم ایمنی و ضد ویروسی هستند و می توانند با تعدیل پاسخ های ایمنی همورال و سلولی، ایمنی طیور را افزایش داده، از بیماری های ویروسی جلوگیری کرده و در درمان تکمیلی بیماری های ویروسی نقش داشته باشند. طبق تحقیقات صورت گرفته ماده موثره گلیسیریزیک اسید موجود در ساپونین گیاه شیرین بیان با ایجاد اختلال در تکثیر DNA و RNA ویروسی و جلوگیری از خروج ویریون از کپسید فعالیت ضد ویروسی خود را نشان می دهد. شیرین بیان از طریق افزایش ترشح موکوس و همچنین فعالیت ضد پپسینی خود سبب بهبود التهابات گوارشی و تنفسی نیز می شود.

عصاره گیاه پروپولیس

بره موم یک مخلوط پیچیده صمغی است که توسط زنبورهای عسل با ترشحات و رزین‌های جمع‌آوری شده از قسمت‌های مختلف گیاهان (مانند جوانه‌ها و شاخه‌ها)، مخلوط با موم زنبور عسل و آنزیم‌های بزاقی (β-گلوکوزیداز،α/β آمیلاز، مالتاز، استراز و…) تشکیل می شود. بره موم یک محصول طبیعی پیچیده است که دارای خواص آنتی اکسیدانی، ضد التهابی، محرک سیستم ایمنی، ضد باکتریایی و ضد ویروسی است که عمدتاً به محتوای بالای فلاونوئیدها، اسیدهای فنولیک و مشتقات آنها نسبت داده می شود. ترکیب شیمیایی بره موم بسیار متنوع است، زیرا بستگی به منابع گیاهی دارد که زنبورهای عسل رزین ها و ترشحات را از آن جمع آوری می کنند. با این وجود، علیرغم این تنوع، بره موم ارزش دارویی زیادی دارد و در مطالعات مختلف اثرات وسیع و مثبت بره موم را بر عفونت‌زایی و تکثیر ویروسی و همچنین تنظیم تولید سیتوکین و فعال‌سازی سلول‌های ایمنی به عنوان بخشی از پاسخ‌های ایمنی ذاتی و اکتسابی نشان داده‌اند. با توجه به نقش التهاب در پاتوژنز بیماری نیوکاسل، سیتوکین ها می توانند یکی از حیاتی ترین اهداف برای یک رویکرد تنظیم کننده ایمنی باشند . تولید سایتوکاین ممکن است توسط عفونت های ویروسی یا در نتیجه پاسخ ایمنی القا شود .افزایش غیرطبیعی سیتوکین های التهابی اغلب به عنوان “طوفان سیتوکین” نامیده می شود، وضعیتی که معمولاً با عفونت های ویروسی همراه است. بره موم، حاوی مقادیر بالایی از ترکیبات پلی فنولی است که دارای خواص آنتی اکسیدانی هستند و قادر به مهار تولید سایتوکاین های التهابی نیز می باشند. فن اتیل استر کافئیک اسید (CAPE) به عنوان یک جزء فعال بره موم زنبور عسل، با فعالیت های ضد التهابی، ضد ویروسی و ضد سرطانی شناسایی شده است. پروپولیس به دلیل محتوای غنی از فلاونوئیدها و ترپنوئیدها سبب تحریک سیستم ایمنی همورال و سلولی از طریق تکثیر لنفوسیت های محیطی و افزایش ترشح آنتی بادی ها، تحریک لنفوسیت T و افزایش درصد فاگوسیتوز شده و در نتیجه باعث تقویت پاسخ های سیستم ایمنی در مقابل عوامل بیماریزا می شود.

در این راستا مطالعه ای در انستیتو تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی انجام گردیده است. در این مطالعه، سطح آنتی بادی علیه ویروس نیوکاسل و میزان دفع (شدینگ) ویروس از بدن پرنده مورد ارزیابی قرار گرفته است و نتایج حاصل از آن نشان دادند تیتر آنتی بادی در مقابل ویروس نیوکاسل در گروه درمان شده با داروی ایمونوپروپوفیت نسبت به سایر گروه ها بطور معنی داری بالاتر بود که نشان دهنده افزایش ایمنی همورال توسط دارو می باشد. همچنین در گروه های تحت درمان با داروی ایمونوپروپوفیت پس از چالش با ویروس حاد نیوکاسل هیچ گونه شدینگ ویروسی از بدن پرنده مشاهده نشد در حالی که در گروهی که تنها تحت واکسیناسیون قرار گرفته بودند ویروس در ترشحات بدن یافت شد.

داروی گیاهی ایمونوپروپوفیت هیچ گونه تداخل دارویی نداشته و با انواع ترکیبات جیره، آنتی بیوتیک ها، پروبیوتیک ها و واکسن ها سازگار است. این ترکیب بصورت بطری های ۳۰ و ۲۵۰ میلی لیتری در انواع دام، طیور، اسب و حیوانات خانگی قابل مصرف است. میزان مصرف این داروی گیاهی در طیور صنعتی ml ۲۵۰ در ۱۰۰۰ لیتر آب آشامیدنی و در پرندگان زینتی ۳-۱ قطره بصورت روزانه است.

برای اطلاعات بیشتر ایمونوپروپوفیت اینجا را کلیک کنید و برای خرید محصول از این قسمت اقدام کنید.