اسپورهای کلستریدیال در محیط، به خصوص درون خاک و مواد ارگانیک، پراکنده اند. بیماری های کلستریدیال تحت تاثیر عوامل مختلفی که باعث آسیب بافت ها و فعال شدن اسپورهای بالقوه و به دنبال آن تکثیر سریع آنها می شود، بروز پیدا میکند و به دنبال آن، با تولید سموم در بدن، می تواند از چند ساعت تا چند روز باعث مرگ حیوان شود. پاسخ بیماری به آنتی بیوتیک ها بسیار ضعیف است و بهترین راه مقابله با آن، پیشگیری از طریق واکسیناسیون و رعایت بهداشت محیط و کنترل ریسک فاکتورها می باشد. در ادامه به برخی از رایج ترین این بیماری ها، روند پیشرفتشان، و چگونگی کنترل و مقابله با آنها خواهیم پرداخت.
هپاتیت نکروتیک عفونی (Black disease)
این بیماری معمولا با انتقال کرمهای کبدی در اواخر تابستان و اوایل پاییز در ارتباط است و می تواند دام های واکسینه نشده را در هر سنی درگیر کند. در این بیماری، علائم بالینی به ندرت مشاهده می شوند و معمولا ظرف مدت کوتاهی از درگیری، حیوان تلف می شود. در حال حاضر درمانی برای این بیماری وجود ندارد و تنها می توان با اجرای برنامههای پیشگیرانه شامل واکسیناسیون و کرمکشی آن را کنترل نمود.
شاربن علامتی یا پا سیاه (Blackleg)
کیس های این بیماری معمولا هنگام بیرون آوردن حیوانات و یا انتقال آنها به فضای جدید افزایش می یابند.
اسپورهای کلستریدیال می توانند از طریق زخم های پوستی و یا ابزار تزریق آلوده، وارد بدن حیوان شوند. آسیب های ماهیچه ای و زخم های نواحی سر و گردن، اسپورهای فعال کرده و به بیماری می انجامد. شیوع این بیماری در هنگام فعالیت هایی چون زهکشی زمین، راه سازی، و حفاری که باعث قرار گرفتن حیوان در معرض اسپورهای کلستریدیال مقاوم می شود، افزایش می باید.
دام های درگیر معمولا بدون علامت خاصی تلف می شوند. نشانگانی چون بی حالی، بی اشتهایی و دمای مقعدی بالا (°41<) نیز گزارش شده اند. درگیری یکی از دست و پاها باعث لنگش شدید حیوان می شود. در بررسی های کالبدگشایی، نکروز ماهیچه نیز مشاهده می شود. درمان با پنسیلین تاثیر زیادی در مقابله با بیماری ندارد؛ مگر اینکه در مراحل ابتدایی درگیری استفاده شود.
واکسیناسیون در فارم های در معرض خطر، امری ضروری است. واکسن های خاصی برای مقابله با این بیماری وجود دارند که در دوزها و نوبت های متفاوت مورد استفاده قرار می گیرند.
ادم بدخیم (Malignant oedema)
ادم بدخیم می تواند تحت تاثیر کلستریدیاهای متنوعی ایجاد شود. این عارضه پس از آلودگی به دلیل تزریقات عضلانی با موادی که باعث نکروز بافت و به دنبال آن فعال شدن اسپورها می شود، اتفاق می افتد. ادم در محل تزریق باعث سوزش و درد شده و به دنبال آن باعث لنگش شدید حیوان می شود. دام های درگیر معمولا بین 24-48 ساعت تلف می شوند. در رابطه با این عارضه نیز پنسیلین کارایی چندانی ندارد و حفظ بهداشت محیط و انجام تزریقات به صورت اصولی، راهکارهای اثربخش تری برای جلوگیری از آن هستند.
کزاز (Tetanus)
این بیماری باعث تولید سموم قوی در بدن می شود که به سیستم عصبی حمله می کند. علائم بالینی شامل زخم های سوراخ مانند و یا عفونت جراحت های سطح بدن می باشد. گوساله های درگیر، در پشت پا دچار سفتی و گرفتگی هستند و در راه رفتن مشکل دارند. آنها سعی می کنند با دست و پاهای باز و دور از بایستند که حالتی خرکمانند به بدن آنها می دهد. آنها حالت لرزشی عصبی، چشم های بیرون زده، گوش های به پشت برگشته و سوراخ های بینی گشاد دارند. حیوان درگیر با این بیماری قادر به باز کردن دهانش نبوده و به اصطلاح فکش قفل می شود. معمولا دم حیوان نیز به سمت بالا می آید. علی رغم درمان، گاهی بیماری طی چند روز به قدری پیشرفت می کند که حیوان دیگر قادر نیست بلند شود. در ابتدا ممکن است علائم تشنج در پاسخ به صداهای بلند، و سپس خود به خود ایجاد شود و در ادامه به دلیل ناکارایی ریه، مرگ حیوان را به دنبال داشته باشد.
کزاز می تواند با منشاء درونی نیز بروز پیدا کند. به نظر می رسد علت آن این باشد که عواملی در پیش معده باعث می شوند ارگانیسم های کلستریدیوم تتانی که در حالت طبیعی وجود دارند، تکثیر شده و به دنبال آن سم بیشتری تولید کرده و به بیماری بینجامند. یکی از این عوامل می تواند خوراکِ به عمل آمده از خاک با آلودگی بالا باشد. این شکل از بیماری معمولا با نفخ، و بدون علائم بارز بالینی مشخص می شود و با پاسخ بهتری به درمان حمایتی همراه است.
واکسن های کزاز متعددی وجود دارند که در صورت وجود بیماری در تاریخچۀ فارم، باید مورد استفاده قرار گیرند.
بوتولیسم (Botulism)
عمدۀ کیس های بوتولیسم در دام، به پخش شدن کود و بستر طیور در چراگاه مرتبط است. انتقال بقایای خوراک و مواد دفعی طیور به محل چرای دام ها، می تواند باعث بیماری و خسارات قابل توجهی شود. همچنین آلودگی لاشۀ پرندگان در سیلوها نیز می تواند سبب بوتولیسم در دام ها شود.
بوتولیسم تحت تاثیر خوردن سموم از پیش ساختۀ کستریدیوم بوتولینوم ایجاد می شود. روند بیماری طیف گسترده ای از مرگ ناگهانی، تا بهبود پس از 14-21 روز را در بر می گیرد. علائم بالینی معطوف به سیستم عصبی، ضعف ماهیچه، و به دنبال آن درگیر شدن پشت پاها در مراحل اولیه می باشد.
معمولا ضعف بین چهار تا هفت روز پیشرفت کرده و جلوی پاها، سر گردن را درگیر می کند. دام های مبتلا در جویدن و قورت دادن غذا دچار مشکل بوده و زبانشان فلج است. در این مرحله، حیوان باید یوتونایز شود؛ در غیر این صورت درگیری تدریجی ماهیچه های تنفسی و دیافراگم باعث مرگ و درد می شود.
برای این بیماری، درمان کارآمدی وجود ندارد. می توان با رعایت بهداشت محل نگهداری و همچنین واکسیناسیون، تا حدی این عارضه را کنترل و از وقوع آن جلوگیری کرد.